ب مثل بسیجی

بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی

ب مثل بسیجی

بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی

رمضان ماه خودسازی

رمضان ماه خودسازی
بیاناتی از رهبر معظم در ماه مبارک رمضان

    

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله رب العالمین. و الصّلاة و السّلام على سیدنا محمّد و آله الطاهرین. و لعنة الله على اعدائهم اجمعین.

قال الله الحکیم: «شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن، هدى للنّاس و بیّنات من الهدى و الفرقان»[1]

 

ماه رمضان فرصت خوبى براى خودسازى است. ما همان ماده خام هستیم که اگر روى خودمان کار کردیم و توانستیم این ماده خام را به شکلهاى برتر تبدیل کنیم، آن کار لازم در زندگى را انجام داده ایم. هدف حیات همین است. واى به حال کسانى که روى خودشان از لحاظ علم و عمل کارى نکنند و همان طور که وارد دنیا شدند، به اضافه پوسیدگى ها و ضایعات و خرابیها و فسادها که در طول زندگى براى انسان پیش مى آید، از این دنیا بروند. مؤمن باید به طور دائم روى خودش کار کند؛ به طور دائم. نه اینکه خیال کنید «به طور دائم» زیادى است یا نمى شود؛ نه. هم مى شود، هم زیادى نیست.  

اگر کسى مراقب خود باشد؛ مواظب باشد کارهاى ممنوع و کارهایى را که خلاف است انجام ندهد و راه خدا را با جدیت بپیماید، موفق مى شود. این، همان خودسازى دائمى است و برنامه اسلام، متناسب با همین خودسازى به طور دائم است. این نماز پنج گانه پنج وقت نماز خواندن ذکر گفتن؛ «ایاک نعبد و ایاک نستعین»[2] را تکرار کردن؛ رکوع کردن؛ به خاک افتادن و خداى متعال را تسبیح و تحمید و تهلیل کردن براى چیست؟ براى این است که انسان به طور دائم مشغول خودسازى باشد. منتها گرفتاریها زیاد است و همه گرفتاریم. گرفتارى زندگى؛ گرفتارى معاش؛ گرفتارى امور شخصى؛ گرفتارى اهل و اولاد، و انواع گرفتاریها مانع مى شود که ما به خودمان، آن چنان که شایسته است، برسیم. لذا یک ماه رمضان را که خداى متعال قرار داده است، فرصت مغتنمى است. این ماه را از دست ندهید. مقصودم این است که اگر نمى توانیم به طور دائم در حال مراقبت و ساخت وساز خودمان باشیم، اقلَّا ماه رمضان را مغتنم بشماریم. شرایط هم در ماه رمضان آماده است. یکى از بزرگترین شرایط، همین روزه اى است که شما مى گیرید. این، یکى از بزرگترین توفیقات الهى است. توفیق یعنى چه؟ توفیق یعنى اینکه خداى متعال چیزى را براى انسان، مناسب بیاورد. با واجب کردن روزه، خداى متعال زمینه مناسبى را براى من و شما به وجود آورده است که قدرى در این ماه به خودمان برسیم. روزه، نعمت بزرگى است. شکم خالى است و مبارزه با نفس، تا حدودى در اثناى روز، از جهات مختلف وجود دارد: هرچه را دوست دارید، نمى خورید و نمى آشامید و بسیارى از مشتهیات نفسانى را براى خودتان به مدت چند ساعت ممنوع مى کنید. این، یک مبارزه با نفس است؛ مبارزه با هواست، و مبارزه با هوا، در رأس تمام کارهاى نیک و خودسازى ها قرار دارد.

ماه رمضان زمینه بسیار خوبى است و خداى متعال این فرصت را به من و شما داده که در این ماه، چنین امکانى را براى خودسازى پیدا کنیم. علاوه بر اینکه ساعات این ماه بسیار بابرکت است و خداى متعال، از لحاظ طبیعى این لحظات و ساعات را این گونه قرار داده است، ساعات بسیار مغتنمى هم هست. یک رکعت نماز شما؛ یک کلمه ذکر «سبحان الله» شما؛ مختصر صدقه دادن شما، و یک صله رحم کوچکى که در این ماه بکنید، مزیتى چند برابر بیشتر از همین امور، وقتى در غیر ماه رمضان انجام مى شود، دارد. این، فرصت بسیار خوبى است. زمینه خوبى است که انسان در این ماه به خودش برسد. مثل طبیبى که با فردى بیمار مواجه است و آن بیمار به امراض متعددى مبتلاست مرض قند دارد، فشار خون دارد، چربى خون دارد، استخوان درد دارد، رماتیسم دارد، زخم معده دارد و خلاصه انواع و اقسام مرض در او هست طبیب حاذق که امراض او را مى شناسد و راه علاجش را بلد است، با این بیمار چه کار مى کند؟ اول سعى مى کند بیماریهاى او را روى کاغذ بیاورد و ببیند به چه امراضى مبتلاست. اگر طبیب، بعضى از بیماریهاى او را نشناسد و براى علاج بیمارى دوایى بدهد که با بیمارى دیگر ناسازگار باشد، ممکن است به جاى اینکه او را علاج کند، بیچاره را به بیماریهاى دیگرى هم مبتلا سازد! مثلًا نداند که بیمار زخم معده دارد؛ بعد براى علاج رماتیسم او آسپرین بدهد! خوب، آسپرین علاج رماتیسم است؛ اما براى زخم معده بسیار مضر است. اگر طبیب، این مرض را نشناسد و نداند که بیمار این مرض را هم دارد، ممکن است به جاى اینکه او را علاج کند، بیچاره را به خونریزى معده هم مبتلا سازد. پس اول باید با دقت نگاه کند؛ دلسوزانه بیماریها را پیدا کند و آن ها را بنویسد؛ بعد ببیند کدام مهم تر است، کدام فوتى تر است و کدام اصولى تر است. فرض بفرمایید اگر کسى معده ناراحتى دارد، هر دوایى به او بدهند نمى تواند به خوبى آن را جذب کند. یا اگر روده خرابى دارد، هر غذاى مقوّى اى بدهند و از آن بهره ببرد، نمى تواند استفاده کند. راهش این است اول آن مرضى را که از بقیه بیماریها تأثیر منفى اش بیشتر است و اگر خوب بشود تأثیر مثبت شفایش بیشتر است، پیدا کنند.

شما طبیب خودتان بشوید، برادر عزیز! هیچ کس مثل خود انسان نمى تواند بیماریهاى خودش را بشناسد. برخى بیماریها در انسان هست که اگر مثلًا شما به من بگویید «تو دچار این بیمارى هستى»، عصبانى مى شوم و بدم مى آید. بگویند: «آقا، شما مرد حسودى هستید.» مگر کسى تحمل مى کند که به او بگویند «حسود»؟ مى گوید: «حسود خودت هستى! چرا اهانت مى کنى؟ چرا بى خود مى گویى؟» از دیگرى حاضر نیستیم قبول کنیم. اما به خودمان که مراجعه مى کنیم، مى بینیم بله؛ ما متأسفانه از این بیماریها داریم. سر هرکس را انسان کلاه بگذارد؛ از هرکس که پنهان کند، با خودش که دیگر نمى تواند! پس بهترین کسى که مى تواند بیمارى ما را تشخیص دهد، خودمان هستیم. بیاورید روى کاغذ! بنویسید: «حسد» بنویسید: «بخل» بنویسید: «بدخواهى براى دیگران. وقتى کسى به خیرى مى رسد، ما ناراحت مى شویم!» بنویسید: «تنبلى در کار» بنویسید: «روح بدبینى به نیکان و صالحان» بنویسید: «بى اعتنایى به وظایف» بنویسید: «علاقه به خود. شدیداً به خودمان علاقه داریم.»

اگر بیماریهاى ما این هاست، این ها را روى کاغذ بیاوریم. ماه رمضان فرصتى است که یکى یکى این بیماریها را، تا آنجایى که بشود، برطرف کنیم. اگر برطرف نکنیم، این بیماریها مهلک خواهد شد؛ هلاک معنوى و واقعى. هلاک جسمى که چیزى نیست! اگر بیمارى مهلکى در ما باشد یا احتمالش را بدهند، چقدر دستپاچه مى شویم؟ شب خوابمان نمى برد. بهترین دکترها را پیدا مى کنیم، مى گوییم: «نکند این غده اى که در بدن من است، در دست من است، زیر پوست من است، سرطان باشد!» از تصورش کلى وحشت مى کنیم. آخرش چه؟ آخرش مردن است. حالا نشد، یک سال دیگر است، دو سال دیگر است، ده سال دیگر است. به قول نظامى گنجوى: «اگر صد سال مانى ور یکى روز/ بباید رفت از این کاخ دل افروز» ماندنى که نیستیم. چند صباحى، کمى این ور، کمى آن ور، تمام خواهد شد. هلاکت جسمانى این است و این قدر از آن مى ترسیم. هلاکت معنوى، یعنى براى ابد دچار خذلان و عذاب الهى شدن. یعنى در زندگى جاودان ابدى، از همه نعمتها و لذتها و چشم روشنى هایى که خداوند براى من و شما معین و مقرر کرده محروم ماندن. انسان به قیامت نگاه کند و ببیند خداى متعال به بعضى از بندگانش همین افرادى که با آن ها معاشریم و آن ها را در کوچه و محله مى بینیم؛ به همکار ادارى، به دوست دوران تحصیل، یا به یک رفیق بگو بشنو براى برخى کارها و مجاهداتى که در این دنیا داشته اند، مقامات عالى مى دهد؛ آن ها را به بهشت مى برد؛ از عذاب دورشان مى دارد و از عقبات قیامت، نجاتشان مى دهد، و ما به خاطر تنبلى؛ به خاطر نرسیدن به خود و به خاطر یک لحظه غفلت، از همه آن ها محروم مانده ایم! آن وقت است که حسرت گریبان انسان را مى گیرد: «و أنذرهم یوم الحسرة إذ قضی الأمر»[3] کار هم دیگر از کار گذشته است و حسرت هم فایده اى ندارد. این، هلاکت معنوى است.

برادران و خواهران! اگر به خودمان نرسیم، بدبختى است؛ روسیاهى است؛ محرومیت است؛ از چشم خدا افتادن است؛ از مقامات معنوى دور ماندن و از نعیم ابدى الهى، تهى دست ماندن است. پس باید به خودمان برسیم. ماه رمضان فرصت خوبى است. کتابهاى اخلاق هم خوشبختانه در اختیار هست. لکن آن چیزى که آدم از مجموع مى فهمد و آنچه مهم است، این است که انسان بتواند هوى و هوس خود را کنترل و مهار کند. این، اساس قضیه است.

یکى از ویژگیها که بسیار مهم است تا براى خودسازى به آن توجه کنیم و شاید جنبه تقدمى هم داشته باشد، «اخلاص» است. اخلاص عبارت است از کار را خالص انجام دادن و اینکه کارى را مغشوش انجام ندهیم. گاهى هست که کسى عبادت نمى کند و گاهى عبادت کند؛ اما مغشوش و ناخالص. این هم مثل آن است. خالص بودن عبادت و خالص بودن عمل، این است که براى خدا باشد.

... مبادا انسان به خاطر اینکه دیگران ببینند، کارى را انجام دهد! کارى که انسان به خاطر توجه دیگران به خودش انجام دهد، از نکردن آن کار بدتر است؛ زیرا نکردن کار، یعنى انسان کارى را انجام نمى دهد. کارى که انسان براى جلب توجه دیگران نسبت به خودش انجام داده، کأنه انجام نداده است. البته بدتر بودنش هم از این جهت است که عمل شرک آلودى انجام داده و این عمل شرک آلود، فعل حرام است و دورکننده است. بنابراین همه مان در هرجا و در هر موقعیتى که هستیم، باید خیلى تلاش کنیم که کار را خالص انجام دهیم. اگر کار براى خدا انجام گیرد و نیت براى خدا خالص باشد، اشکالاتى که معمولًا در کارها مشاهده مى شود، پیش نخواهد آمد. ما وقتى مصالح واقعى را فداى حرف این و آن مى کنیم که بخواهیم کار را براى این و آن انجام دهیم. انسان وقتى کار را براى خدا مى خواهد انجام دهد، فقط نگاه مى کند ببیند تکلیفش چیست؟ نگاه نمى کند که یکى خوشش مى آید، یکى بدش مى آید؛ پیش چه کسى آبرو پیدا مى کند و پیش دیگرى از آبرو مى افتد. امروز در جمهورى اسلامى، در همه شئون، کار براى خدا سارى و جارى است. هرکس در این کشور و این نظام، هر کارى که انجام مى دهد، مى تواند آن را براى خدا انجام دهد و از آن اجر و ثواب و بهره معنوى را ببرد و پیش خدا خودش را روسفید کند.

... انسان اگر خود را به دعاهایى که از ائمه علیهم السّلام، مأثور است، انس بدهد و مرتبط کند، امید این هست که توانسته باشد با خداى متعال، درست مناجات کند و چنان که شایسته الهى است، با او حرف بزند. ضمناً ماه رمضان ماه دعاست. دعاها را فراموش نکنید. دعاهاى وارد شده در ماه رمضان، یکى از آن نعم و فرصتهایى است که باید مغتنم بشمرید. این دعاى ابى حمزه، این دعاى افتتاح، این دعاى جوشن و بقیه ادعیه اى که در روزها و شبها و سحرها و بقیه ساعات و اوقات مخصوص در ماه رمضان وارد شده است، واقعاً از نعمتهاى بزرگ الهى است. فرصت را مغتنم بشمارید.

من به ذهنم رسید که این توصیه را هم عرض کنم که این نوافل سى و چهار رکعتى که براى نمازهاى روز و شب وارد شده است، بسیار باارزش است. ماه رمضان فرصت خوبى است. ما غالباً اهل نوافل نیستیم. ولى ماه رمضان که مى شود، چه مانعى دارد؟ کدام کار با دهان روزه، بهتر از نماز خواندن؟ چهار رکعت نماز ظهر است، قبل از این چهار رکعت، هشت رکعت نافله دارد؛ چهار دو رکعتى. چهار رکعت نماز عصر است و قبل از این چهار رکعت، هشت رکعت نافله نماز عصر است. این نوافل را بخوانید. همچنین نوافل مغرب را که از این ها مهم تر است؛ و نیز نوافل شب که یازده رکعت است. همچنین نافله صبح که دو رکعت است. کسانى هستند که در ایام معمولى سال، برایشان مشکل است پیش از اذان صبح براى نماز شب بیدار شوند. ولى در این شبها، به طور قهرى و طبیعى بیدار مى شوند. این یک توفیق الهى است. چرا از این توفیق استفاده نکنیم؟ إن شاء اللّه فرصتهاى ماه رمضان را مغتنم بشمارید.

 

من چند دعا هم بکنم، آمین بگویید:

نسألک اللهم و ندعوک، باسمک العظیم الاعظم. الاعز الاجل الاکرم یا الله!

پروردگارا! به محمد و آل محمد، ما را قدردان این ماه قرار بده.

پروردگارا! به محمد و آل محمد، ما را به اعمالى که در این ماه براى مؤمنین قرار داده اى، موفق بگردان.

پروردگارا! به محمد و آل محمد تو را سوگند مى دهیم، رضاى خودت را شامل حال ما در این ماه بگردان. مغفرت و عفو خودت را شامل حال ما بگردان.

پروردگارا! ما را با اعمالمان به ولیت امام زمان أرواحنا فداه، در این ماه نزدیک بگردان. قلب مقدس آن بزرگوار را از ما راضى کن. ما را به اعمال خیر که این ماه فرصت خوبى براى این اعمال است موفق بگردان.

پروردگارا! اسلام و مسلمین را سربلند کن. همه امور مسلمانان را اصلاح بفرما. شرّ دشمنان و کفار را از سرِ بلاد و ملتهاى اسلامى، مخصوصاً در این مناطقى که زیاد ظلم و جور مى کنند، کوتاه بگردان.

پروردگارا! مشکلات را به سود مسلمین خاتمه ببخش. جمهورى اسلامى را تا ظهور ولىّ عصر أرواحنا فداه، پایدار و مبارک بگردان. برکات خودت را بر مردم ما نازل کن.

و السّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته

 

 

برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری
اول ماه مبارک رمضان، 04/ 12/ 1371

نرم افزار حدیث ولایت


پی نوشت ها


[1] سوره بقره، آیه 185.

[2] سوره حمد: آیه 6.

[3] سوره مریم، آیه 39.

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:10 ب.ظ http://barkhiz.blogfa.com

خدایا از تو می خواهم به حق نامت ...

چند دقیقه ای مهمون وبلاگم باشین اگه دوست دارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد