احمدی نژاد پایبندترین رئیس جمهور به قانون اساسی است.

بلوکات:  احمدی نژاد پایبندترین رئیس جمهور به قانون اساسی است. 

یک کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به اصول قانون اساسی کشور، گفت: احمدی نژاد پایبندترین رئیس جمهور در 20 سال اخیر به قانون اساسی است.

مهدی بلوکات در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی «شبکه خبر دانشجو»، قانون اساسی را موثق ترین و معتبرترین سند حال حاضر کشور دانست و گفت: اگر ما به قانون اساسی، از یک سو به عنوان متن ساختاری – حقوقی جمهوری اسلامی و از طرف دیگر به عنوان سند نظری و تئوریک انقلاب اسلامی نگاه کنیم، باید قبول داشته باشیم که احمدی نژاد در این 20 سال اخیر پایبند ترین و عامل ترین رئیس جمهور به قانون اساسی بوده است.

وی توضیح داد: چرا که قانون اساسی، اصول بسیار مهمی دارد که به خاطر جزء نگری و نگاه خرد، هم اکنون در برخی تحلیل ها مورد توجه قرار نمی گیرد. حرکتی که در دولت نهم در رسیدگی به محرومان و مستضعفان جامعه و از طرف دیگر مقاومت و ایستادگی در سیاست خارجی و روابط بین الملل و صدها مورد کلان و مهم دیگرشکل گرفت، ناظر بر اساسی ترین اصول قانون یعنی تامین منافع و استقلال کشور و تحقق عدالت، آزادی و کرامت مردم بوده است.

دبیر اسبق اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در ادامه گفت:. من معتقدم حتماً باید این موضوع از سوی نخبگان و دانشگاهیان به صورت جدی مطرح شود، چرا که فکر می کنم جفای بزرگی در حق دولت نهم اتفاق می افتد و برخی به ناحق و به نادرستی دولت را به عدم پایبندی به قانون متهم می کنند.

بلوکات ادامه داد: متهم نمودن دولت نهم به بی توجهی به قانون در حالی صورت می گیرد که در دولت های گذشته بیشترین قانون شکنی ها در سطوح خرد و کلان، حتی در حوزه امنیت ملی صورت می گرفت اما همین افراد و جریان هایی که امروز حرف از قانون و قانونمداری می زنند، دم برنیاوردند و تنها نظاره گر اوضاع بودند.

وی مباحث مطرح شده از سوی گروه ها و جریانات سیاسی در رابطه با دولت نهم و رئیس جمهور را تنها بهانه خواند و اضافه کرد: مشکل اصلی و ریشه همه مخالفت ها و کارشکنی ها علیه احمدی نژاد و دولت گفتمان حاکم بر دولت، یعنی گفتمان عدالت است.

این کارشناس مسائل سیاسی، دو صف بندی شکل گرفته در مقابل گفتمان عدالت را شامل موافقان و مخالفان سرسخت دانست و گفت: مخالفان این گفتمان فراتر و گسترده تر از جریان غیراردوگاهی دولت (یعنی اصلاح طلبان) است و برخی گروه های موسوم به اصولگرا نیز هستند که مخالفت و مانع تراشی های جدی در مسیر دولت می کنند. اساسا مخالفت های این گروه ها با گفتمان عدالت در محوری ترین و اصلی ترین موضوع یعنی به مخاطره افتادن منافع اقتصادی و حزبی و تشکیلاتی خویش است .

بلوکات در ادامه با اشاره به اینکه برخی افراد و جریان ها به دلیل از دست دادن رانت حضور در بدنه دولت و منافع اقتصادی با گفتمان عدالت مخالفت می کنند، گفت: در سوی دیگر، جبهه موافقان واقعی این گفتمان می باشند که قائل به گفتمان اصیل انقلاب اسلامی و خط امام(ره) بوده و بیشتر از طبقات متوسط و پایین اقتصادی و عموما تحصیل کرده و پایبند به مبانی انسانی و دینی تشکیل می شوند. ما در انتخابات گذشته نیز شاهد بودیم که بیشتر رای آقای احمدی نژاد از همین قشر بود که شامل دانشجویان، مردم کوچه و بازار و مساجد می شد.

دبیر اسبق اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در ادامه با بیان اینکه عموماً قشر سرمایه دار که بخش های قابل توجهی از عرصه های رسانه ای و اقتصادی را در دست دارند با گفتمان عدالت مخالفت می کنند اظهار داشت: اما این گفتمان در سال 84 علی رغم اینکه تمام گروه ها و جریانات سیاسی از رقیب احمدی نژاد حمایت کردند با نظر مردم پیروز شد و آقای احمدی نژاد رئیس جمهور ایران شد.

بلوکات چهار سال اخیر را حاوی اتفاقات گوناگون و قابل تاملی دانست و گفت: اثرات گفتمانی که احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور ایران در داخل و خارج ایجاد کرد آنقدر زیاد است که حتی اگر ایشان در دور بعدی رئیس جمهور نشوند باز هم می توان آثار آن رادر تمام سطوح به وضوح دید.

وی با بیان اینکه با  پیروزی احمدی نژاد در سال 84 مسیر دولت به ریل انقلاب بازگشت، گفت: این اتفاق برخلاف مسیری بود که به ویژه دولت های هفتم و هشتم طی می شد که صد البته در جهت گفتمان انقلاب نبود. گفتمان جدید منطبق با گفتمان انقلاب اسلامی شکل گرفت البته ضعف هایی هم داشته و باید اذعان کرد مهمترین گروهی که در مقابل این ضعف ها و کاستی های دولت نهم ایستاده جریان دانشجویی مسلمان بوده که خالصانه در این مسیر حرکت کرده است و بعضا متحمل هزینه هایی هم شده است.

این کارشناس مسائل سیاسی همچنین با تشریح فضای انتخابات ریاست جمهوری گفت: در ماه های پایانی سال گذشته شاهد شکل گیری جریان های جدیدی بودیم که تفاوت اساسی این جریان ها نسبت به گذشته این است که برخلاف انتخابات سال 84 که کمتر دیده می شد کاندیداها - البته به جزآقای احمدی نژاد -حداقل به صورت تلویحی از گفتمان امام دم بزنند، هم اکنون برای اثبات خود سعی می کنند خود را به عنوان جریان اصلی انقلاب و پیروان انحصاری خط امام(ره) معرفی کنند.

بلوکات افزود: اینکه دیده می شود برخلاف چهار سال پیش که کاندیداها برای برقراری ارتباط با جامعه از ادبیات دیگری استفاده می کردند و از عکس ها و تابلوهای تبلیغاتی و شعارهای انتخاباتی که مغایر با گفتمان  انقلاب بود استفاده می شد، امروز می بینیم که تمام کاندیداها حرف از گفتمان امام و حرکت در مسیر انقلاب می زنند که این امر بسیار قابل تامل و جالب توجه است.

این فعال سابق دانشگاهی با بیان اینکه در طول 8 سال ریاست جمهوری آقای خاتمی، برخی از حامیان ایشان که نمایندگی وی را در سطح جامعه به  عهده داشتند، بدترین حرف ها را به امام و انقلاب نسبت دادند ولی ایشان واکنش نشان نمی دادند، گفت: ولی هم اکنون ایشان و میرحسین موسوی بحث گفتمان امام را مطرح می کنند که این قطعاً از ثمرات گفتمانی است که در طول 4 سال گذشته شکل گرفته است و براین اساس است که وضعیت فعلی متفاوت شده است.

این فعال سیاسی با بیان اینکه جریان ها و گروه های سیاسی که امروز حرف از لزوم تغییر دولت می زنند، گفت: حرف این گروه ها مبتنی بر این استراتژی است که در بدترین حالت یک کاندیدای اصولگرا غیر احمدی نژاد و در بهترین حالت یک کاندیدای اصلاح طلب، باید رئیس جمهور شود.

وی افزد: این گروه ها برای برگشتن به قدرت در انتخابات امسال اعلام حضور کردند که البته آقای خاتمی پس از 36 روز از عرصه کنار کشیدند . تلاش زیادی از سوی مطبوعات و رسانه های اصلاح طلب صورت گرفت تا این انصراف خاتمی تبدیل به یک فرصت شود، اما این اتفاق نیفتاد و حتی در بدنه اجتماعی اصلاح طلبان نیز این کناره گیری به حساب اخلاق مداری آقای خاتمی نوشته نشد.

بلوکات با اشاره به اینکه آقای خاتمی علی رغم میل باطنی خویش و علی رغم پیش بینی ها، پس از سفرهای استانی به چند شهر دیدند که گفتمان ها و شعارهای قبلی تفاوت کرده است و فضا آن طور که تصور می کردند نیست، گفت: از طرف دیگر حضور میر حسین موسوی بر تردید ایشان در طول فعالیت های انتخاباتی هم افزایی کرد و نهایتاً منجر به این شد که آقای خاتمی برای حفظ پرستیژ اجتماعی خود - یعنی محبوبیت- هزینه ای کمتر از هزینه ی از دست دادن آن محبوبیت یعنی کناره گیری را متقبل شوند.

دبیر اسبق اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در ادامه با اشاره به اینکه در نهایت شکل گیری فضای انتخاباتی نشان می دهد که اصلاح طلبان با دو کاندیدای میرحسین موسوی و کروبی، در عرصه حضور خواهند داشت، گفت: به نظر می رسد تکثر و اختلافات موجود در اصلاح طلبان، خیلی هم اصیل و واقعی نیست و همچنان ممکن است حضور توام کروبی و میرحسین سناریویی برای هدف حداقلی اصلاح طلبان یعنی " هر کسی جز احمدی نژاد" باشد. ضمن آنکه در این بین حتماً یکی از سناریوهای اصلاح طلبان کارکردن روی آرایش انتخاباتی اصولگرایان خواهد بود و ایده دولت ائتلافی از این منظر قابل تامل است.

وی توضیح داد: بر خلاف اردوگاه اصلاح طلبان که هر سه نفر آقایان خاتمی، میرحسین، کروبی در یک فرآیند تشکیلاتی کاندیدا شدند، اما در اصولگراها این اتفاق نمی افتد و به اعتقاد بنده احمدی نژاد بدون در نظر گرفتن حمایت یا عدم حمایت احزاب اصولگرا، کاندیدای بدنه اجتماعی و مردمی اصولگرایان است.

بلوکات ادامه داد: امر مذکور به این دلیل است که گفتمان، رفتار و منش عملکردی احمدی نژاد  طوری است که مقبولیت و عدم مقبولیت ایشان زیاد مرتبط با حمایت و یا عدم حمایت احزاب اصولگرا نیست چرا که ما در سال 84 نیز شاهد بودیم که احمدی نژاد بدون حمایت احزاب اصولگرا رای آورد و در سال 76 نیز آقای ناطق نوری با وجود حمایت تمام احزاب اصولگرا، رای نیاورد.

این فعال سابق دانشگاهی با اشاره به شرط گذاری برخی احزاب اصولگرا برای حمایت از احمدی نژاد  اذعان کرد: احمدی نژاد نه گزینه احزاب اصلاح طلب است ونه گزینه ا حزاب اصولگرا، در واقع حامیان اصلی ایشان در متن جامعه حضور دارند و بخش قابل توجهی از مردم متدین و انقلابی به علاوه مردم دیگر قشرها که به دلایل مختلف جزء پایگاه اجتماعی احمدی نژاد به حساب می آیند بدنه آن را تشکیل می دهند.

بلوکات در خصوص مهمترین چالش های پیش روی میرحسین موسوی گفت: ایشان هنوز نتوانسته اند گفتمان سازی کنند. مهمترین دلیل آن این است که عنصر الهام بخش و مشخصه خاصی در گفتمان میر حسین وجود ندارد.

دبیر اسبق اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان چالش بعدی میر حسین موسوی را عدم انطباق گفتمان طراحی شده توسط وی با حامیان ایشان دانست و گفت: افرادی که از ایشان حمایت می کنند همخوانی با گفتمان انقلاب اسلامی، ساده زیستی و تاکید ایشان بر قانون مداری ندارند چرا که آنها جریانات ساختار شکنی هستند که اصل هدفشان تقابل با قانون بوده و این با شعار آقای میر حسین منافات دارد.

این فعال سیاسی همچنین با اشاره به نامه سعید حجاریان با عنوان چند سوال از کاندیداها گفت: این نامه نشان می دهد که مشارکتی ها برای اینکه منافع دراز مدت خودشان را تامین کنند، در خصوص اصلی ترین مباحث مورد چالش مجاهدین و مشارکت و اصولگرایان مانند شورای نگهبان، نظارت استصبابی و... نامه صادر می کنند تا به هواداران خود بگویند ما همچنان با این اصول مشکل داریم و این حمایت از میرحسین تاکتیک فعلی ما است برای اینکه اوضاع بدتر از این نشود!

وی ادامه داد این برای میرحسین موسوی یک چالش بزرگ است چرا که قانون فقط قانون برنامه بودجه و امثال آن نیست، اصول اساسی قانون همین شورای نگهبان و ولایت فقیه است و کسی که به قانون گرایی تاکید می کند، نمی تواند همچنین حامیانی داشته باشد و این با گفتمان ایشان هم خوانی ندارد.

این کارشناس مسائل سیاسی چالش بعدی میرحسین موسوی را عدم انطباق ادبیات وی با سبد آرای اصلاح طلبان دانست و گفت: علت این اتفاق این است که خواستگاه میرحسین موسوی در انتخابات با خواستگاه حامیانش تفاوت دارد چراکه خواستگاه اصلی میرحسین برگشتن به قدرت و خواستگاه جریان اصلاح طلب حامی وی،  این است که از وضعیت فعلی عبور کند. لذا حتماً اگر میرحسین رئیس جمهور شود همچنان که بحث عبور از خاتمی مطرح شد بحث عبور از میرحسین موسوی نیز توسط افراطیون اصلاح طلب مطرح خواهد شد.