جزئیات پروژه "نه احمدینژاد" به نقل از هاشمی
پروژه «نه احمدینژاد» پروژهای بود که چند ماه قبل گفته شد مبتکر اصلی آن هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت است. بر مبنای این پروژه در حقیقت بنا بود اصولگرایان از ترس مرگ، به خودکشی واداشته شوند و احمدینژاد را وادار به عدم کاندیداتوری کنند تا از آنسو، هاشمی نیز اقدام به منصرف کردن خاتمی کند.
در صورت وقوع این رخداد، گزینه سومی از میان اصولگرایان با علم دولت وحدت ملی وارد میشد و در این قالب، دومخردادیها نیز در کابینه پیشنهادی دولت وحدت ملی سهم میگرفتند. 12 آذر 87، همایش 30 سال قانونگذاری نیز در مجلس با همین ایده تقویت دولت وحدت ملی طراحی شد اما یک خطای استراتژیک تمام بازی صحنهگردانان را بر هم زد.
دعوت از اعضاء گروهک غیرقانونی نهضت آزادی که مطرود امام(ره) بودند و هزینههای گزاف برگزاری این همایش که با تذکر مقامات عالیرتبه نظام نیز مواجه شد، در کنار حمایت کرباسچی از ایده دولت وحدت ملی همه نقشههای طراحان را بر هم زد، به طوری که حتی هاشمی رفسنجانی در این همایش وقتی به حلقه خبرنگاران آمد، دولت وحدت ملی را طرح اصولگرایان خواند و از عسگراولادی، نبی حبیبی و باهنر به عنوان پیگیریکنندگان آن نام برد.
هاشمی در حالی این ادعا را بیان میکرد که صبح همانروز سخنگوی حزب وابسته به او، در ارگان حزبی کارگزاران، سرمقاله خود را به همین مسئله اختصاص داده و ادعا کرده بود عسگراولادی، حبیبی و باهنر به جامعه روحانیت مبارز رفته و گفتهاند "احمدینژاد درست بشو نیست" متعاقب این 2 اظهارنظر اما حبیبی و باهنر ادعای مزبور را کذب محض خواندند و عسگراولادی نیز ضمن تأکید بر نادرست بودن ادعا تصریح کرد اطلاعات غلط به آقای هاشمی دادهاند.
فضای سنگین ایجاد شده علیه دولت وحدت ملی و پس از آن اعلام حضور خاتمی، شرایطی ایجاد کرد که این طرح عملاً به انزوا رفت، اگرچه پس از اعلام انصراف خاتمی، نسخه بدلی این طرح، در قالب دولت ائتلافی توسط برخی دیگر از مهرههای هاشمی در حال پیگیری است.
اما پروژه دولت وحدت ملی، دولت ائتلافی یا همان "نه احمدینژاد" تاکنون در هیچ رسانهای به نقل مستقیم از هاشمی درج نشده بود، تا اینکه 2 روز قبل علی زادسر نماینده سابق جیرفت، متنی را از دیدار حدود 4 ماه قبل خود با هاشمی رفسنجانی منتشر کرده است که بر مبنای این متن که به ادعای زادسر به تأیید شخص هاشمی رسیده است، رئیس مجمع تشخیص مصلحت عملاً حمایت خود را از تشکیل دولت وحدت ملی بدون احمدینژاد و سهم دادن به اصلاحطلبان در این دولت تأکید میکند.
در بخشی از گفتگوی زادسر و هاشمی آمده است: «در مورد انتخابات دورهی دهم، اعتقاد من همان است که در جلسهی جامعهی روحانیت بحث شد و آن این است که چنانچه همهی کسانی که خود را به هر نوعی جزو اصولگرایان میدانند، یکی از چهار نفر مطرح شده یعنی؛ حجج اسلام ناطقنوری و روحانی و آقایان لاریجانی و ولایتی را، نامزد کنند و متفرق نشوند، بنده نیز به سهم و توان خود از نامزدی آن نامزد واحد، حمایت خواهم کرد، و با جریان اصلاح طلب هم موافقت بشود که سهم مناسبی را در کابینه و مدیریت اجرایی کشور داشته باشد که امید بر موفقیت چنین طرحی نیز فراوان است.»
در این گفتگو همچنین هاشمی میگوید که سیاستش در قبال دولت سکوت است. این در حالی از سوی هاشمی مطرح میشود که وی و اطرافیانش در موارد متعددی به جریانسازی علیه دولت به بهانههای مختلف پرداختهاند.
هاشمی همچنین علت حمایت رهبری از دولت را جلوگیری از مواجه شدن دولت با مشکلات جدی دانسته است. این در حالی است که رهبر انقلاب در نوروز 86، علت حمایت خاص خود از دولت را مواردی چون عدالتخواهی، سادهزیستی، سفرهای استانی و احیای گفتمان امام و انقلاب خوانده بودند.
متن کامل گفتگوی این نماینده با هاشمی رفسنجانی که پر از عبارات تملقآمیز نسبت به هاشمی است و در تاریخ 3/10/87 انجام شده، در ادامه آمده است:
1- روابط حضرتعالی، با رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیةالله خامنهای مدظله، چگونه روابطی است؟، آیا عاطفی و عرفانی است و یا سیاسی و یا کاری است؟
پاسخ پرسش اول؛ روابط من با آیةالله خامنهای، هم عاطفی است و هم معرفتی و هم سیاسی و هم کاری.
معرفتی است زیرا عمیقاً همدیگر را می شناسیم، خلقیات، عادات، روحیات و افکار هر یک از ما برای دیگری روشن و بسیار نزدیک است و بدین جهت است که حقیقتاً عاطفی است.
سیاسی است زیرا من و آقای خامنهای عمده عمر خود را با همکاری سیاسی گذرانیدهایم و با سیاست عجین شدهایم.
کاری است چونکه در طول نیم قرن گذشته، آقای خامنهای و من، در حقیقت لازم و ملزوم هم و مکمل یکدیگریم، در طول مبارزه، تمام کارهای (حداقل پنجاه و چند سال عمر) من و ایشان، در راستای سروسامان دادن به امور انقلاب اسلامی، ادارهی کشور، و رتق و فتق مشکلات سخت روزگار دفاع مقدس ملت شجاع و مسلمان ایران، بوده و هست.
2- اختلافات فیمابین شما و «آقا» چگونه به وجود میآید و برای رفع آنها چه میکنید و اگر ممکن است نمونههایی از اختلافات و کیفیت حل آنها را، بیان بفرمایید.
پاسخ پرسش دوم؛ البته که اختلافات داریم مگر میشود دو تا انسان با یکدیگر هیچ گونه اختلافی نداشته باشند، احتمالاً آن چیزی که موجب پرسش شما است، اختلاف در امور مهم و سیاستهای کلان کشور در داخل و خارج است، درست است؟. عرض کردم بله آقا.
چنین پاسخ دادند، که من و رهبری، در موارد اختلافی، با یکدیگر بحث میکنیم تا یکی از ما دو نفر مجاب بشود. اگر من قانع شدم که تکلیف روشن است، اگر مقام معظم رهبری ادله و توجیهات مرا پذیرفتند، خوب مطابق تکلیف خود عمل میکند، اما اگر هیچکدام از ما نظرات دیگری را نپذیرفتند و از براهین و توضیحات ارائه شده متقاعد نشدند، چه باید کرد؟، این موضوع را با آقا به مباحثه گذاشتیم و سرانجام با دلیلی که میگویم، بنده خود را مکلف دیده و میبینم که از نظرات و اوامر ولی امر، تمکین و تبعیت کنم، و آن دلیل این است که ایشان در فرض عدم قناعت، حجت شرعی در پذیرفتن نظرات مرا ندارند، ولیکن من جهت عمل به نظرات و تصمیمات متخذه از سوی ایشان به عنوان رهبری، عندالله حجت شرعی و قانونی دارم.
و اما ذکر چند مثال در خصوص اختلاف نظرهایی که گفتی:
دو نمونه را میگویم که مربوط به گذشتهی خیلی دور هم نمیباشد، فقط به عنوان مثال؛
نمونهی اول؛ بنده بنا به دلایل محکمی که داشتم، با نامزد شدن خودم برای مجلس خبرگان رهبری، مخالف بودم، مقام معظم رهبری از من توضیح خواست و دلایل مرا نپذیرفت و به من امر کردند که باید ثبت نام کنید، و اضافه کردند که نام نویسی شما در انتخابات مجلس خبرگان یک تکلیف الهی است و واجب، گفتم من که بر خودم واجب نمیدانم، شما که واجب میدانید، تهیهی مقدمات آن نیز بر شما واجب است. مقدمات مورد نظر را گفتم که ایشان پذیرفتند و عملی کردند و من هم نامزد شدم.
نمونهی دوم؛ بنا بر دلایل متعدد سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، به عملکرد دولت نهم انتقاد دارم به جز در مورد تخلف از سیاستهای کلی که نظارت بر آن از وظایف مجمع است، سکوت کردهام تا با نظرات علنی مقام معظم رهبری، مخالفتی انجام نگیرد.
3- مبنای آن فرمایشی را که در جمع دانشجویان عزیز فرمودید، که «خامنهای عشق من است»، چیست؟
پاسخ پرسش سوم؛ آنچه را که در جمع دانشجویان گفتم سیاسی نبود، بلکه واقعیت را گفتم. من آقای خامنهای را دوست میدارم و هرگز به جهت ملاحظات سیاسی و حکومتی، آن موراد را مطرح نساختم و تکرار میکنم که طی حداقل پنجاه سال گذشته در این کشور دو نفر از من و آقای خامنهای به یکدیگر نزدیکتر، کسی را نمیشناسم.
در این قسمت نگارنده فرمایش حضرت ایشان را قطع کرد و عرض کرد خدا را شکر حاج آقا، اگر شما و مقام معظم رهبری، با هم اختلاف و افتراق نداشته باشید هرگز به این مملکت آسیب نخواهد رسید، دولتها میآیند و میروند، مهم یکی بودن و همدلی و همراهی شما و ولی امر مسلمین است. جناب ایشان فرمودند مطمئن باشید که ما هرگز از هم جدا نخواهیم شد.
4- نظر صریح جنابعالی را در خصوص حمایتهای پی در پی و بی دریغ مقام معظم رهبری، از دولت نهم و شخص رئیس محترم جمهور، چیست؟
پاسخ پرسش چهارم؛ من اینجوری خودم را راضی و قانع میکنم که رهبر معظم انقلاب اسلامی، تحلیلی را از اوضاع دارند که تشخیصشان این است که اگر از دولت دفاع و پشتیبانی نکنند، ممکن است دولت برای ادامهی کار با مشکل جدی مواجه شود و در شرایط فعلی این به صلاح نیست.
5- چرا تا کنون هرگز هیچ حمایت آشکار و پنهانی را از دولت نهم انجام ندادهاید؟
پاسخ پرسش پنجم؛ موضع من در حق دولت نهم همان سکوت من است و فکر نمیکنم که رهبر معظم انقلاب در این زمینه چیز بیشتری از من بخواهد، زیرا ایرادات و انتقادات مرا به این دولت در ابعاد گوناگون، مستحضر میباشند.
6- راجع به گرانیهای افسار گسیختهتر فعلی و تورم بیلجامتر از دولتهای گذشته، چه میگویید؟
پاسخ پرسش ششم؛ در شرایط فعلی و با توجه به حساسیت فوقالعادهی کشور در ابعاد داخلی و خارجی، بهتر آن است که من وارد بحث نشوم، اهل سیاست و آنان که سری در کتاب و دعا دارند میدانند که من با این اوضاع مخالف هستم و راه حل هم دارم. البته کسی مساعدت و مشاورهای را طالب نشده است و من هم سکوت را ترجیح میدهم. ضمناً میپذیرم که در گذشته نیز اشکالات اقتصادی و تورمی بوده است، اما هرگز چنین نبوده و...،.
7- سیاستهای سیاست خارجی دولت نهم را چگونه ارزیابی میکنید.
پاسخ پرسش هفتم؛ به همان دلایلی که در رابطه با مسایل اقتصادی سخن نگفتم، پیرامون سیاستهای خارجی دولت نهم نیز، بهتر است که سکوت را انتخاب کنم.
8- لطفاً نظر خود را به صورت واضح در خصوص انتخابات دهم ریاست جمهوری بیان بفرمایید.
پاسخ پرسش هشتم؛ در مورد انتخابات دورهی دهم، اعتقاد من همان است که در جلسهی جامعهی روحانیت بحث شد و آن این است که چنانچه همهی کسانی که خود را به هر نوعی جزو اصولگرایان میدانند، یکی از چهار نفر مطرح شده یعنی؛ حجج اسلام ناطقنوری و روحانی و آقایان لاریجانی و ولایتی را، نامزد کنند و متفرق نشوند، بنده نیز به سهم و توان خود از نامزدی آن نامزد واحد، حمایت خواهم کرد، و با جریان اصلاح طلب هم موافقت بشود که سهم مناسبی را در کابینه و مدیریت اجرایی کشور داشته باشد که امید بر موفقیت چنین طرحی نیز فراوان است.
9- آیا در انتخابات دهم ریاست جمهوری نامزد میشوید؟
پاسخ پرسش نهم؛ نه، در انتخابات دهم ریاست جمهوری، نامزد نخواهم شد.
10- بنده(زادسر)، اصولگرایی و اصلاحطلبی مصطلح را، قبول ندارم و بسیاری از مدعیان هر دو را به ریاستگرایی و قدرتطلبی، متهم میکنم و برای خودم دلایل متقن و تجربی دارم، نظر شما(هاشمیرفسنجانی)، در این باره چیست؟
پاسخ پرسش دهم؛ قبل از جواب سؤال دهم نگارنده، حضرت ایشان پرسید که دلایل شما از اینکه اصولگرایان و اصلاح طلبان را به طور کامل قبول ندارید چیست؟. و من هم خلاصهای از مشاهدات عینی و تجارب عملی خودم را که در پایان این نوشتار، تفصیل آنها را که قبلاً در مقالهای با عنوان «نقد احمدینژاد و دولت نهم به سبکی دیگر» تشریح شده است، تقدیم میدارد.
{جهت ملاحظهی متن کامل مقالهی «نقد احمدینژاد و دولت نهم به سبکی دیگر»، «اینجا را کلیک کنید».}
در پاسخ به عرایض بنده فرمودند که من نظرات شما را رد نمیکنم البته به طور مطلق هم تأیید نمیکنم.
11- جناب آقای هاشمی رفسنجانی، شما که سالهای سال، ریاست قوهی مقننه و نمایندگان مجلس را عهدهدار بودهاید، چرا برخی از نمایندگان اداوار مختلف مجلس شورای اسلامی، بجای انجام وظیفهی خطیر نمایندگی، برابر آنچه که قانون اساسی برای آنان تبیین فرموده است، سعی بر رفیق شدن با وزیران، معاونان و رؤسای سازمانها دارند و عدهای از آنان نیز هواداران جدی بعضی از وزارتخانهها در وقت بررسی بودجه در مجلس و هنگامهی طرح استیضاحها و تحقیقوتفحصها، میشوند؟
پاسخ پرسش یازدهم؛ پرسش یازدهم مرا نیز با تأسف و تأثر پاسخ گفت و اوج غم و غصه خود را از اینکه چرا برخی چنین میکنند و چرا مجیزگویی و چاپلوسی و پستخواهی به هر قیمتی، تا بدین حد در جمهوری اسلامی پیشرفت کرده است، پنهان نکردند.
12- آیا اجازه میدهید که بخشهایی از فرمایشات امروز حضرت مستطاب عالی و سؤالات این بنده کوچک درگاه پروردگار، قلمی و منتشر بشود؟
پاسخ پرسش دوازدهم؛ برای نوشتن مطالبی را که گفتم و انتشار آنها، منعی نمیبینم، ولیکن چنانچه قبل از منتشر شدن، آن را ببینم بهتر است، که الحمدلله چنین شد و ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری، متن کامل این پرسش و پاسخ را به انضمام مقدمه و مؤخرهی آن ملاحظه و تأیید کردند.
متن توضیحات دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به شرح ذیل است:
پس از انتشار ماجرای دیدار آقای رادسر جیرفتی با آیتالله هاشمی رفسنجانی، چند سایت خبری و به تبع آنها چند روزنامه سعی در وارونه جلوه دادن حقیقت مطلب دارند در صورتی که اولاً آیتالله هاشمی رفسنجانی نگفتند که من در جلسه جامعه روحانیت بودهام و یا جلسه جامعه روحانیت در حضور من تشکیل شده است، بلکه گفتند نظر من همان است که در جلسه جامعه روحانیت مطرح شد. پس اصرار برخی رسانهها برای شنیدن این جمله از اعضای جامعه روحانیت که «جامعه روحانیت مبارز جلسهای با هاشمی رفسنجانی نداشته است» نوعی تلاش برای کم رنگ کردن اصل ماجراست.
ثانیاً این موضوع را برای اولین بار حجتالاسلام و المسلمین ناطق نوری بصورت رسمی و رسانه اعلام داشت و آقایان نواب، باهنر و روحانی هم خبر تشکیل این جلسه را برای آیتالله هاشمی رفسنجانی نقل کردند و گفتند: اساس بحثهای جامعه بر همان طرح وحدت ملی است و تصمیم گرفته شد چهار نفر به عنوان داور برای انتخاب یک نفر از چند نفر اصولگرا انتخاب شوند و حتی پیشنهاد دادند که آیتالله هاشمی رفسنجانی یکی از آن چهار داور باشد که ایشان نپذیرفتند و گفتند: اصل طرح را قبول دارم و باید خودتان برای اجرای جزئیات آن تصمیم بگیرید.
ثالثا: نقل این موضوع در جلسه جامعه روحانیت مربوط به امروز و دیروز نیست، خوب است دوستان را به منابع و مأخذ زیر ارجاع دهیم:
1- 3051387، خبرگزاری مهر- حجتالاسلام احمد سالک، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز اعلام کرد که موضوع طرح دولت وحدت ملی در اولین جلسه آتی که در شهریور ماه برگزار می شود، بحث و بررسی خواهد شد.
2- 19/9/1387، سایت خبری شهاب نیوز- آقای ناطق نوری، عضو جامعه روحانیت مبارز در خصوص طرح وحدت ملی گفت: راهحل موفقیت در کشور استفاده از همه نیروهای موجود و تشکیل دولت وحدت از میان همه کسانی است که درد دین و دغدغه ایران دارند.
3- 24/9/1387، خبرگزاری ایلنا- حجتالاسلام اکرمی، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز ضمن تایید طرح ایده دولت وحدت ملی، آن را مربوط به آقایان ناطق نوری، محسن رضایی و علی لاریجانی دانست و گفت: به نظر من تشکیل دولت وحدت ملی جلوی فرافکنی دولت را برای توجیه ناکارآمدی میگیرد.