گزارش تحلیلی فارس درباره نامه آیت الله هاشمی رفسنجانی :
نامه آیت الله هاشمی رفسنجانی خطاب به رهبر معظم انقلاب که دو روز مانده به روز رایگیری تاریخی کشور منتشر شده است، بیش از آنکه به قصد دریافت پاسخ از سوی مخاطب عظیمالشان نامه، نگاشته شده باشد به قصد توجیه اقداماتی صورت گرفته که در فاصله روز سهشنبه تا جمعه و حتی پس از آن به احتمال زیاد روی خواهد داد.
نامه این شخصیت محترم توام با گلایههایی است که به اظهارات یک کاندیدای محوری در جریان یک مناظره تلویزیونی بر میگردد ولی در آن به جای پاسخ روشن به سخنان مطرح شده، از گروهها، نسل جوان و به طور کلی جامعه تلویحا خواسته شده است تا به میادین و خیابانها بیایند و واکنش نشان دهند. در این نامه از شکلگیری «آتش فشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند» خبر داده شده و وسعتی به گستره میدانها، خیابانها و دانشگاهها به تصویر کشیده شده است.
این نامه در عین اینکه از آشوب خیابانی و ناآرام شدن محیط دانشگاهی کشور _ که طی روزهای گذشته جلوههایی از آن را مشاهده کردهایم _ خبر داده و آن را موجه جلوه داده است، دولت و رئیس جمهور را عامل آشوب معرفی کرده به گونهای که «ادامه آن را مخالف مصالح کشور و نظام و حتی رهبری» خوانده است.
در این نامهی سرگشاده که شب گذشته به طور مبسوط و در برنامه ویژه از سوی یک تلویزیون فارسی مخالف انقلاب مورد بحث قرار گرفت و «بسیار مهم» و «تعیین کننده» خوانده شد، از رهبری خواسته شده تا موضعی بگیرند که «فتنه گران»، لقبی که در این نامه به دکتر احمدینژاد داده است نتوانند نظام را در دست بگیرند.
نویسنده محترم در بخشی از نامه خود را مستظهر به پشتیبانی ملت ایران دانسته و خود را ادامه طبیعی دوره رهبری حضرت امام خمینی و یک رکن اساسی انقلاب خوانده ولی در عین حال روند طبیعی انقلاب که سپردن مسئولیت به منتخبین جدید است را بر نتافته است. مقایسه مسئولین جدید با بنیصدر در حالی صورت گرفته است که توجیه آشوب در میادین، خیابانها و دانشگاهها _ که در این نامه از آن سخن گفته است _ از مختصات بنی صدر است نه افشای مفاسد اقتصادی و تلاش برای کنترل فرزندان از سوی مقامات ارشد.
در این نامه سابقه انقلابی و همراهی با انقلاب و نظام با چنان تاکیدی توام شده که گویی رسیدگی به مسایل مالی یک مقام مسئول نه تنها مخالفت با انقلاب و نظام بلکه دشمنی با آن است. در این نامه اعتبار نظام با دفاع مطلق از اعتبار اشخاص ولو آنکه مرتکب تخلف مالی شده باشند، یکی تلقی شده است و حال آنکه اعتبار نظام از طریق پاکدستی مسئولان افزایش مییابد و با ضعف مالی مسئولان کاهش مییابد. طبعا پوشاندن تخلفات مالی نمیتواند ضربات مفاسد اقتصادی مسئولان با نظام را جبران کند.
در این نامه از رهبر معظم انقلاب خواسته شده است برای حل مشکل _ اشاره کوتاه رئیس جمهور به مفاسد فرزندان بعضی از مسئولان _ و برای «رفع فتنههای خطرناک» و «خاموش کردن آتشی که دودش در فضا قابل مشاهده است» اقدام موثری بنمایند و مانع «شعلهورتر شدن این آتش» شوند.
سوال این است که آیا واقعا افشای مفاسد فرزندان بعضی از مسئولان به وقوع «فتنههای خطرناک» و «شعلهور شدن آتش» میشود یا اینکه بعضیها تلاش میکنند» اوضاع اینگونه دیده شود؟ واقعیت این است که تازه شعلههایی برای کند شدن فتنهها و فروکش کردن آتش مفاسد دیده میشود و این تنها خطرناک نیست بلکه مبارک نیز هست.
جناب آقای هاشمی ! همانگونه که در نامهتان مرقوم کردهاید، رهبری نظام در روزهای اخیر شما را دعوت به صبر و سکوت کردهاند، اما شما این توصیه را شکستید و به گونه ای دیگر عمل نمودید.
مگر شما معتقد به فصل الخطاب بودن رهبری در امور کشور نیستید؟ آیا سکوت رهبری هم، برای دوستداران نظام یک فصلالخطاب نیست؟ چرا باید نامهای که به ظاهر خطاب به ایشان نوشته شده، به صورت عمومی منتشر شود. آیا انتشار این نامه جز با هدف مظلومنمایی و فشار برای اعلام موضعی پیش از برگزاری انتخابات نیست؟
واکنش افکار عمومی به نامه شما به گونهای است که آن را نوعی فرار به جلو تلقی میکنند. شاید این نامه از یک سو با هدف وادار کردن احمدینژاد به سکوت نوشته شده و از سوی دیگر با خطاب قرار دادن رهبری، درصدد برآمدهاید فشارها را به گونه ای دیگر برای توقف افشاگریهای بعدی آقای احمدینژاد متمرکز کنید.
آقای هاشمی! بی تردید بنیان تخریب، تحقیر، اهانت و اتهام توسط اطرافیان و حامیان شما در مناظرههای انتخاباتی سال 84 گذاشته شد و آقای احمدینژاد بخش عمدهای از رأی خود را مدیون توهینها و تخریبهای نمایندگان شما در برابر دهها ناظر تلویزیونی است.
چه کسی فراموش کرده که هنوز ساعاتی از پیروزی قاطع رقیب جنابعالی در انتخابات نهم نگذشته بود که طرفداران شما رئیس جمهور منتخب را کوتولهای سیاسی خواندند که قبای ریاست بر تن وی بلند و گشاد است و با اتهام کوتهبینی بر مردم، آنان را فریب خورده شعارهای احمدینژاد معرفی کردید. به راستی رمز سکوت و گاه همراهی شما با آن تخریبها و گزافهگوییها چه بود؟ چرا کینههای آن آنتخابات باید در حساسترین روزهای این نظام، بار دیگر اینگونه سرباز زند؟
شاید فلسفه نگارش چنین نامه ای، نگرانی از یک اتفاق بزرگ باشد که قرار است در روز جمعه جهانیان شاهد آن باشند. اگر مردم بار دیگر به دکتر احمدی نژاد اعتماد نمایند و برای 4 سال دیگرسکان هدایت قوه مجریه را به او بسپارند، واکنش شما به این انتخاب ملت چه خواهد بود؟ آیا اهانت به خود را معادل سست شدن و فروپاشی پایههای نظام اسلامی قلمداد می نمایید؟ آیا صواب است که در چنین شرایط حساس وسرنوشت ساز ، کشور ، روحانیت، احزاب ، جریانهای سیاسی، دانشگاه ها و... را در گیر موضوعات شخصی خود نموده وباعث یاس وناامیدی وکاهش مشارکت عمومی در انتخابات نمائید؟ آیا مردم این نامه را چیزی بیش از یک مانور تبلیغاتی- انتخاباتی و با هدف فرار به جلو و توجیه شکست در انتخابات آتی تلقی می نمایند؟ در حالی که جنابعالی شخصیت محترمی هستید و نباید وجاهت و عزت شما با غفلت و اشتباهی این چنین از جانب خودتان مخدوش شود.
سلام [گل]
دست مریزاد و خداقوت ....
ما در http://7khatha.com هستیم. حتما سر بزنین. امکانات جالبی داره. چت روم صوتی تصویری قوی و انجمن هم داره . هر یوزر میتونه صفحه شخصی (شبیه به 360 ) داشته باشه و کلی امکانات دیگه که ارزش امتحان کردن رو داره دوست من.
[گل] به امید دیدار [گل]
منافق رسواشد...جالبه بدونیدکه همزمان باافاضات بازیگردان پنهان مبنی برشعله ورترشدن آتش فتنه یکی ازآقازاده هادرخواست محموله ی بزرگ فسفرسفیدراداده که برای ایجادآتش واغتشاشات خیابانی ازش استفاده میشه.
به آقای هاشمی بگویید « ما بدهکار نظامیم. چرا خود را طلبکار فرض می کند؟!»
اگر برای رضای خدا کار کرده پس این سر و صداها برای چیست؟!